من انسانم
من از جنس خدا و عشق و ایمانم
هم از شرقم، هم از غربم
هم از رومم، هم از زنگم
بَری از رنگ و نیرنگم
فقط رنگ خدا رنگم
خدا گفته میان من و مخلوقم
حجابی نیست
و بر درگاه و دربان
احتیاجی نیست
برای هر کسی راهیست به سوی من
ولیکن شاهراه اینست
صراط مستقیم و روشنا این است
کتاب راهنما اینست
کتابی محکم و آسان
برای فهم هر انسان
برای مردم پارسا و پرهیزکار
به راهی روشن و هموار
رهی آسان، رهی روشن
نه دربند هزاران خم
نه ترس از راهزن باشد
نه بیم غم
سلامت در مسیر راه تأمین است
سعادتنامه این راه تضمین است
تو ای انسان به هر منزل که باشی
تو را من چشم در راهم
و در راهم
تو را هر لحظه همراهم
من انسانم من آن مقصود قرآنم
نه جار و جنگ میخواهم
نه نام و ننگ میخواهم
نه آب و رنگ میخواهم
ولی شیطان قسم خورده
به گمراه کردن انسان
بسا انسان گم گشته
که در بیراههها مانده
بسا انسان سرخورده
بسا انسان افسرده
به گمراهی مرا بیباک میخواهد
به ظاهر شاد ولی غمناک میخواهد
مرا در خاک میخواهد
اسیر، آلوده و ناپاک میخواهد
و اما من فَرحناکم
گر از خاکم، ولی پاکم
اگر چه در زمین
اما بر افلاکم
من از افلاک پر نورم
پر از عشق و پر از شورم
هم از روح خدا روحم
هم از دانستن اسماء
پر از شعر و پر از شورم
من آن انسان قرآنم
تجلی خدای پاک و سبحانم
نه از اینم نه از آنم
فقط انسان انسانم
و اینجا خانه من نیست
تن خاکی همه افسانه من نیست
مرا با عشق میخوانند
مرا بر عرش مینشانند
(رنجبر)