«مصرف‌گرایی مرگ تدریجی انسانیت»

مصرف گرایی مصرف کننده consume

سال‌های نه چندان دور کارخانه‌ها پارچه‌هایی تولید می‌کردند که هم با دوام بود و هم زیبا، لباس‌هایی از آنها تهیه می‌شد که اعیان و اشراف هم بارها و هم سال‌ها آنها را می‌پوشیدند.

ظروف و لوازم زندگی جوری ساخته می‌شد که زیبا بود و محکم، هرکدام برای خود شخصیتی و اسمی داشت و از نسلی به نسل دیگر به ارث می‌رسید، نوه‌ها و نتیجه‌ها به این ارث افتخار می‌کردند، چراکه بیشتر بین گذشتگان دست به دست شده بود و درواقع بر ارزش معنوی آن هم افزوده شده بود. قیمتی‌تر بود هرچه قدیمی‌تر بود.

آفتابه‌های مسی را لحیم می‌کردند، چینی‌های شکسته را بند می‌زدند، لباس‌ها و کفش‌های پاره شده را وصله می‌کردند و کسی هم خجالت نمی‌کشید.

پرده‌ها و فرش‌ها یک عمر زینت‌بخش منازل فقیر و غنی بودند، مواد غذایی به اندازه پخته می‌شد، اضافه‌ی سر سفره بیرون ریخته نمی‌شد و ریختن آن در سطل زباله کلاس محسوب  نمی‌شد، بلکه اسراف نعمت خدا بود، نعمتی که شکم  بسیاری را سیر و دل در و همسایه‌ها را به هم نزدیک می‌کرد.

این سبک زندگی اثرات تربیتی مثبتی داشت، نسل‌هایی تربیت می‌کرد که قدر نعمت‌های خدا، داشته‌های خود و اعضای خانواده خود را می‌دانستند و حتی هوای همسایه، دوست و آشنا را داشتند. سعی می‌کردند دلی را نشکنند اما اگر شکستند درستش کنند، با کوچکترین مشکلی زندگی‌ها از هم نمی‌پاشید، با کم و زیاد همدیگر می‌ساختند، در بیماری و نداری غمخوار هم بودند، هوای هم را داشتند و به هم وفادار بودند.

با صنعتی شدن جوامع و رقابت سرمایه‌داران برای سود بیشتر کارخانه‌هایی تأسیس شد که پارچه، ظروف، تزیینات و لوازم زندگی پر زرق و برق اما با کیفیت پایین تولید کند، در واقع لوازم یکبار مصرف، تا تقاضا زیاد شود و کارخانه‌ها شب و روز بچرخند.

فرهنگ مصرف‌گرایی کار خودش را کرد و دارا و ندار از اینکه لباس سال قبل خود را بپوشند خجالت کشیدند، هر جشن یک لباس و هر سال چند لباس.

و این شد که امروزه عمر ظروف و لوازم زندگی به یک زندگی هم وفا نمی‌کند، استفاده از ظروف یکبار مصرف در مهمانی‌ها مد شد. از لباس‌ها هم یک سال و گاه چند ماه بعد خبری نیست.

این سبک زندگی جدید آثارش را در خانواده‌ها و جوامع و روابط بین آدم‌ها هم گذاشت و دیگر وفاداری، غمخواری، مواظبت از یکدیگر از بین رفت و مردم به اعضاء خانواده و دوست و آشنا و هموطن هم مثل کالاهای زندگی نگاه کردند که می‌توان از آنها استفاده ابزاری کرد، راحت آنها را کنار گذاشت و از آنها چشم پوشید، بدون اینکه قدر آنها را بدانیم و به حقوق آنها احترام بگذاریم.

پول برای آسایش و رفاه زندگی است، امکانات امروزی قابل مقایسه با گذشته نیست و کسی نباید توقع داشته باشد مثل گذشته زندگی کنیم اما منطقی هم نیست که تمام وقت خود را صرف به دست آوردن چیزهای فانی کنیم، بسیاری از خواسته‌های ما کاذب و از روی چشم‌وهم‌چشمی و اسراف است، آرامش که نباشد آسایش و رفاه هم به درد نمی‌خورد. قناعت و ساده‌زیستی که باشد زیاده‌خواهی و تضییع حقوق دیگران هم اتفاق نخواهد افتاد و فاصله طبقاتی و فقر هم از جامعه رخت برخواهد بست.

فرهنگ مصرف‌گرایی هدف دنیای سرمایه‌داری و نتیجه نگاه سطحی به زندگی است که سبب شده است بشر به جای داشتن اوقات فراغت و رسیدن به آرامش درون و پرورش روح و روان خود، همیشه در اضطراب و نگرانی و در رقابت با دیگران باشد، مادی‌گرا و زمین‌گیر شود و فرصتی برای پرواز در عالم معنا را پیدا نکند.

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

مطالب اخیر: